خوابهای رنگی

یه وقتایی دیدن بعضی از خوابها باعث خجالته.

این خوابها میتونن به قسمت حوزه های اخلاقی مربوط بشن که در نوع خودش شرم آوره ،علاوه بر اینکه تعریفش کردنش هم در انزار عمومی اتهام شما رو که سعی در اشائه بی بند و باری در جامعه داشته اید بیشتر میکنه .دیدن این خوابها مغایر با شئونات و ارزشهای اخلاقی محسوب شده و دیده شده ممالکی که رو به انحنا و نابودی کشیده شده اند مسببش همین خوابها بودن.

یه وقتایی هم هست که خواب میتونه وارد حوزه های خطرناکتری بشه که حتی دیدنش هم باعث تشنج  و به انحراف کشیدن افکار و اذهان عمومی میشه ، چه برسه به شرح و تفسیرش.  اسمشو میشه گذاشت: "چه غلطهای زیادی"

چند شب پیش خواب دیدم. مردم مثل مور و ملخ از دیوار سفارت خانه ایی که من روبروش ایستادم بالا میرن .. نمیدونم چرا من در اون لحظه حساس و تاریخی  جز یکی از کارمندان اون سفارت بودم!! ( کاملا متوجه شدم که از کار توی خواب هم شانس نیاوردم )  مشغول دیدن این صحنه ها بودم که  پرچم از بالای سفارت کنده شد وافتاد پایین. از ترسم پرچم توی کیفم چپوندم .در همین هاگیر واگیر متوجه یه برگ قرمز وسط پرچم شدم و تازه فهمیدم کارمند کجا هستم.

در همین اشفته بازار بود که خدا رو شکر از خواب پریدم اما همچنان ضربان قلبم رو احساس میکردم.

باید بگم خوشبختانه خواب از اون دسته مقوله های قابل انطعاف در زندگیه که نظم و روال خاصی نداره. گاهی بعد از یک واقعه دیده میشه ( اسمش رو میشه پس گویی گذاشت)

شکر خدا هم که سفارت کانادا خیلی زودتر از خواب من بسته شده. کار از کار گذشته  و دیدن این خواب نه کمکی به حل مشکلات دیپلماسی دو کشور می کنه و نه دخالتی در گسترش مناسبات با کشورهای دوست و برادری چون موزامبیک داره.

خودم فکر میکنم این خواب در راستای نوسانات شدید نرخ ارزدر این چند هفته اخیر بوده . اندازه گیری سالهای قحطی اش هم با یوزارسیف.
تنها ارزش این خواب  اثبات دیدن خوابهای رنگی به دانشمندانیه که اصرار میکنند خوابها همه سیاه و سفیدن با این تعریف که  شدت طیف نوری خوابهای رنگی  بسته به نرخ ارز در نوسان است.

آب ژاول


روزنامه " تهران امروز" چاپ بیست و یک تیر ماه با تیتر درشت نوشت: وایتکس به جای کلر در آب شرب!

در ادامه از طرح مدیر نظارت بر بهداشت آبفای تهران مبنی بر جایگزین شدن آب ژاول یا همان وایتکس به جای کلر در آب تهران خبر داد.

سایت" آب و فاضلاب استان تهران" امروز یکشنبه بیست و پنج تیر ماه نیز اعلام کرد: احمد مشیری با بیان اینکه دیگر از گاز کلر برای تصفیه آب تهران استفاده نمی شود اعلام کردند : برای تصفیه آب تهران، آب ژاول جایگزین گاز کلر شده است.....

وی علت جایگزینی وایتکس را  انفجار گاز کلر در تهران دانسته که باعث کشته شدن یکی از شهرواندان تهرانی گردیده و اینکه اگر گازهای کلر به هر دلیلی منفجر شود تا شعاع پنج کیلومتری خود را می‌تواند دچار حادثه کند! بنابراین چون در کوچه پس کوچه‌های تهران این مخازن گاز کلر وجود دارند  بر آن شدیم تا آب ژاول را جایگزین گاز کلر کنیم!!!

بدین ترتیب بعد از طرح آزمایشی افزودن وایتکس به شیر که باعث شستشوی معده شهروندان تهرانی بعد از شستشوی مغزشان گردید. رزم آیش ترکیب وایتکس به آب شرب تهران باموفقیت اجرا شد.

آگاهان ابتدا با طرح این سوال  که دکتر شما مطمئنی اونی که منفجر شده گاز کلر بود؟ رادیو اکتیو نبوده منظورتون؟....و اینکه رقم انفجار پنج کیلومتر، به کشته شدن یکنفر اکتفا نمیشود ها؟.... یحتمل دیشب در خواب جزوه بمبهای هیروشیما رو مطالعه نکردید؟... اندکی  گمراه شدند اما بعد از شنیدن این خبر که این پروژه " چهار هزار میلیارد تومااااااان " برای سلامتی شان هزینه در برداشته، همگی از گفتار خود پشیمان شده و از اینکه مدیر نظارت بهداشت حتی بیشتر از شهردار به فکر کوچه پس کوچه های تهران است در جهت اعلام حمایت از این طرح، به سلامتی آقای نظارت، گیلاسهای وایتکس را یک نفس سر کشیدند .

پ.ن :

خریدار: ببخشید آب دارید؟

فروشنده: برای چه کاری میخواستید؟

خریدار: برای نظافت..... شستشو....جرم گیری ظرف و ظروف...سفید کردن رختها....

فروشنده :بیا اینو ببر 90% وایتکس خالص داره....نشان استاندارد از موسسه تحقیقات صنعتی هم داره...تشنتم که شد میتونی با یخ ازش استفاده کنی....دو منظورس!!


جنس چینی

چند روز پیش، در خبرها :

 دولت چین اعضای بدن محکومین به مرگ را بدون کسب تکلیف از خانواده مرحوم می فروشد.

این ور دنیا. چند روز بعد:  

یکنفر بعد از تصادف به بیماستان برده می شود. دکتر تصمیم به پیوند اعضای بدن فرد آسیب دیده می گیرد.خانواده مصدوم نگرانند در این شرایط چشم و دست و پا از کجا و با چه هزینه ایی تهیه کنند.دکتر نگرانی خانواده را از بابت هزینه برطرف می کند و با اعلام این خبر که اعضای بدن تازه، به اندازه کافی مهیا می باشد، دست به کار می شود.

چند ساعت بعد. باز همان این ور دنیا:

 مصدوم چشم باز می کند، با یک چشم دنیا را گرد می بیند با یک چشم افقی ، یک دستش کوتاه و کم مو شده و دست دیگرش بلند و پر مو است. شماره یک پایش 36 و دیگری 44 .

قبل از اینکه خانواده مصدوم از این شاهکار هنری خلقت، انگشت حیرت به دهن گیرند، دکتر اعلام می کند:

جنسش چینیه اما کارش رو  راه می اندازه. فقط بگم دست راستش قبلا متعلق به یک سارق بوده که مقداری مراقب آن باشد بد نیست ، دیدم بهتر از دست یک قاتله. در کل جای نگرانی نیست. چند سالی جواب می ده !!

حالمان خوب است.

شنبه 7 اردیبهشت 87

امروز با ترور مسلحانه یک سوسک توسط  صندل روزمان را آغاز کردیم لذا تا پایان وقت اداری امروز آمادگی هرگونه عملیات انتحاری را داشته و از همین تریبون اعلام میکنیم:

با یک دمپایی هم میشود به مبارزه با اشرار رفت .

امروز با پرش یک قلپ چای به حلقمان الهام شدیم سوغاتی های شیرینی انتظارمان را میکشد.

ظهر خبر رسید اولین محموله سوغاتی حاوی عسل از خطه آذربایجان در راه است به همین ترتیب

پیش بینی میشود تا آخر هفته بر بار ترافیکی هدایا افزوده خواهد شد.

امروز اخلاق رئیس بزرگ به شدت سونامی بود و هرجنبنده که از فاصله 100 متری  به رویت میرسید ، مورد هدف آن مقام شامخ  قرار میگرفت  که با به تن لرزه در آوردن کلیه اموات اهل قبور توسط اینجانب نه تنها صبحمان به خیر گذشت که مورد عنایت ذات ملوکانه ایشان نیز قرار گرفتیم.

 

پیش  بینی میشود تا آخر هفته هوای آسمانمان کاملا افتابی و در پاره ای از روزها نسیمی از جانب غرب در حال وزیدن باشد گرچه سونامی هیچوقت از قبل خبر نمیکند.

 

نانواها به بهشت میروند.

 

به دنبال درج خبر ؛ درگیری مسلحانه در یک نانوایی ؛ در روزنامه، برای عده ایی از هموطنان این سوال مطرح شد که :

- اینجا تهرانه؟ یا تگزاسه ؟ 

فرمودند : تهرانه  البته روی نقشه ولی از لحاظ فرهنگی برادرخوانده تگزاسه.

متهمان در اعترافات خود بیان کردند : مدتی قبل با تهیه یک قبضه سلاح به قیمت 300 هزارتومان با انگیزه سرقت، این نانوایی را شناسایی و روز حادثه به آنجا مراجعه و تقاضای پول کردیم که با مقاومت کارگران مواجه شدند و با شلیک گلوله یکی از آنان را مجروح ساخته.

 

درهمین راستا طرح سه فوریتی ؛ اسکورت شدن شاطر هر نانوایی ؛ به مجلس ارائه شد  و با وجود اینکه این طرح هنوز به تصویب نرسیده قیمت سنگک سفارشی به دوهزارتومان هم رسید.

مسئولین دراعتراض به نرخ صعودی یکباره نان اعلام کردند:

خودتان قضاوت کنید می ارزد نانواها جان خود را به خاطر دویست- سیصد تومان به خطر بیندازند؟

نیروی انتظامی برای حفظ جان مردم به شورای آرد و نان اعلام کرد جواز نانوایی های فاقد سیستم ایمنی مجهز به آژیر خطر را ابطال نمایند و از کلیه هموطنان درخواست نمود هنگام مراجعه به نانوایی خود را مجهز به نارنجک- کالیبر60 و زنجیر چرخ نمایند در غیر اینصورت پلیس هیچگونه مسئولیتی در قبال حفظ جان مردم نخواهد داشت.

 

ضمناَ دو فیلمنامه  با نامهای ؛ جان سخت 6؛ و ؛ نانواها به بهشت میروند ؛ نوشته شد که اشاره به سرگذشت کارگر مجروح نانوایی از دوران طفولیت و مبارزات وی در زمان حکومت رضا شاه دارد و پیش بینی میشود تندیس بربری طلایی را در جشنواره آینده از آن خود سازد.

شهر فرشتگان به روایت حاتمی کیا

 

سخنی چند با ابراهیم حاتمی کیا

 

خسته نباشید استاد.

حلقه سبز هم تمام شد و شما با مهارت نشان دادید که ساختن فیلمی با موضوعیت دینی ، آموزشی، اجتماعی ، بهداشتی و پزشکی، روح شناسی، علمی - تحقیقاتی - تخیلی، ماورائی ، حیات وحش ( مربوط به لاک پشت صحنه آخر ) در ژانر رومنس - تراژدی - کمدی ، برای سرکار گذاشتن ملت سرگردان در کانالهای سیمای ضرغامی هیچ کاری ندارد که هیچ ، بلکه با ساختن یک فیلم میشود ملتی را از اهداء عضو پشیمان کرد چرا که به گفته سازمان اهداء و دریافت عضو بعد ازمشاهده این فیلم اغلب خانواده ها از اهداء عضو به زندگان پشیمان شدند زیرا احساس میکردند روح مرده مورد نظر درعذاب است و بهتر است جنازه را صحیح و سالم به خاک سپرد تا بعد از مرگ آواره خانه دختر مردم شود.

 

البته این فیلم در جامعه هم فوایدی داشت با این عنوان که بسیاری از بانوان محترمه بعد از مشاهده این فیلم به این نتیجه رسیدند عاشق یک روح شدن مزایایی دارد که مذکرجماعت از آن بی بهره باشند. حداقل اینکه روح  نه خواهر دارد نه مادر. همه جا چشم بسته ، دست به سینه حضور دارد و مهمتراز همه اینکه از چشم زنان دیگر در امان است.

 

البته در کارنامه کاری شما آثار درخشان زیادی میتوان یافت قابل تقدیرو در خور ستایش  اما امیدوارم نیکلاس کیچ هرگز این فیلم را نبیند چرا که با دیدن بدلش در حلقه سبز اگر سکته نکند حتما دست به خودکشی خواهد زد !!

 

نامه ای به گابریل گارسیا مارکز

           

به بهانه توقیف انتشارکتاب " خاطره دلبرکان غمگین من ".

                                         

مارکز عزیز باید روشنت کنم که در کشور ایران وزارت خانه ایست به نام " ارشاد " که یک فرهنگ به قبلش چسبانده اند. وظایف این وزارتخانه بسته به دولت وقت است.

مثلا دولتی سرکار می آید، کتابهای زیادی در آن دوره چاپ میشود( اغلب دراین دوره ممیزها به استراحت مشغولند) .دولت بعد که سرکار آمد برای اشتغال زایی ،ممیزو سرممیز با عینکهای ته استکانی استخدام میکند که به طور شبانه روزی مشغول جدا کردن کلمات مسئله دار هستند. مثل : زیر. روی هم . در هم و ......چه و چه. حالاعنوان کتاب آشپزی باشد.مهندسی باشد . ریاضیات نیمه گسسته پایه اول دبستان باشد؛ فرقی نمیکند.

 

یکی از وظایف وزارت ارشاد از نوع اسلامی در این دوره جمع آوری کتبی است که در بازار بر حسب اشتباه دوره قبلی مجوز گرفته است.چاپ شده است و احیانا به چاپ دوم و سوم هم رسیده است. ( نعوذ بالله )

البته از آنجائیکه بشر جایزالخطاست و هیچ کارمندی از این مقوله مستثنی نیست، گاهی کتابی ترجمه میشود، مجوز میگیرد، راهی بازار میشود.تیراژ پنج هزار و پانصد میشود.ماه دوم به تجدید چاپ که میرسد ، جای سوال میشود برای یک آقایی به نام صفار هرندی ( که در بین استاد اهل قلم ملقب به صفار چرندی است ).

البته حق بدهید، اگر قرار باشد پیرمردان نود ساله های ایران این کتاب را الگوی خود قرار دهند آیا چهارده ساله ها در امان خواهند ماند؟؟ آیا به این فکر کرده اید که این کتاب چه اثرات مخربی به روی پیرمردان نود ساله جهان میگذارد......چقدر آمار خود کشی بالا میرود؟؟

 

به عرض میرسانیم که در ایران " خاطره دلبرکان غمگین من " به زبان فارسی ترجمه شد ،    در خارج از ایران با عنوان " روسپیان سودازده من ".  مترجم مقیم ایران گفته این کتاب بدون سانسور منتشر شده است البته نام کتاب تغییر کرده  و  روسپیان شده دلبرکان.

عکس روی جلد را هم که شتر دیده ندیده !!

 

میان کلامتان شکر ، یکی دوماه پیش سریالی پخش شد به نام هستی و حاج آقا فتوحی .       آقای هرندی یک نسخه سانسور نشده آن را برای آشنایی شما با الگوهای اسلامی و تجدید نظر در نحوه نگارش و احیانا نحوه تفکرات صحیح برای شما می فرستند .درصورت موافقت یک فقره قول مساعدت هم ضمیمه میباشد.

 

روزنامه ایران نوشت : فیدل کاسترو این کتاب را که جنجالی ترین رمان سال 2004 لقب گرفته ، ستوده و گفته است  این رمان را بیش از پنج بار خوانده است.

 لذا عده ای بر این باورند، علت وخامت حال فیدل در این اواخر، مرور بیش از حد کتاب و جنبیدن عشق پیری بوده که به سرگیجه و کما ختم شده است.

 

شوالیه سبز

درست زمانی که هیچ کس تصور نمیکرد پاچه خواری سنتی هنوز کارائی داشته باشد، فاطمه رجبی عبارت " معجزه هزاره سوم " را به محمود معجزه نسبت داد. حالا اهداء این درجه قبل از به وزارت رسیدن الهام بوده یا بعد از آن ، توفیرچندانی نمیکند . مهم این بود که جواب داد .

این شیرزن نه تنها دست از کار نکشید بلکه بعد از مطالعات فراوان در صور فلکی در وب سایت خود با توصیف صورت نورانی رئیس جمهور لقب آیت الله را به ایشان اهدا نمود.

عده ای از منجمین طی نامه ای از خانم الهام درخواست کردند مدل دوربینی که با آن میشود تشعشعات چهره دیگران را مشاهده نمود به طور محرمانه به آنان اعلام کند .شاید از برکت این دوربین ماورائی آنان به کشف سیاره های جدید و عناوین جدید کشوری و لشگری نائل شوند.

 

عده ای بر این باورند که این اقدام همسر الهام نشانه مخالفت وی با اهداء نشان شوالیه به شهرام ناظری از سوی کشورفرانسه است چرا که در نظر وی کسی که دست خالی و بدون اسب و زره میتواند در مجامع جهانی ظاهر شود ، شوالیه تر است.

عده ای از آگاهان ضمن اعلام ارتباط جملات قصار با پیشبرد عناوین شغلی ، به  پست " ریاست تشخیص مصلحت نظام " اشاره کردند که به دلیل 4 بخشی بودن بهتر از وزیر دادگستری 2 بخشی است.

 

اعتماد نوشت : اعطای لقب " آیت الله " با سکوت برخی از نمایندگان روحانی مجلس روبه رو شد.

احتمالا دلیل این سکوت هم این بوده که آنان میدانند طبق روایت از دوچیز باید پرهیزنمود:

 یکی دیوار شکسته و دیگری زن بی حیا !!

                 ----------------------------------------------------------------------

دوصحنه همیشه در ماه رمضون من رو مشمئز میکنه:

یکی  اَخ و تف آقایون روی زمین.

دیگری بوقلمون های معلق پاچه هوای بی سر ، جلوی در حلیم فروشی .

چرا که از این موجود استفاده ابزاری شده و فقط جنبه تزئینی دارد.

 

رکورد بدون عینک

 

 

صفار هرندی با بیان اینکه دولت توقع مردم را بالا برده است گفت : دولت نهم در عرصه خدمتگزاری به رکوردی دست پیدا کرده است که دولت های آینده برای شکستن این رکورد به زحمت خواهند افتاد.

محققین با بیان این نکته که احتمالا صفار هرندی رکود را رکورد خوانده به وی توصیه نمودند قبل از خوانش بیانیه حتما از عینک استفاده نماید

از دید هرندی چه عواملی سبب متمایز شدن دولت نهم از بقیه دولتها شده است ؟

سهمیه بندی بنزین در جایگاههای عرضه بنزین و ایجاد اشتغال در پشت جایگاه ها.

اعلام طرح 99 ساله اجاره زمین برای ساخت مسکن و اجرای طرح افزایش قیمت مسکن در بنگاه ها.

کاهش پنج درصدی خرید گندم در سال جاری و ایجاد اشتغال برای کشاورزان گینه بیساهو.

طولانی شدن مدت دریافت مجوز کتاب.عدم صدور و یا ابطال مجوز برای آثاری که به دلیل بی توجهی دولتهای گذشته ، مفتخر به دریافت مجوز شده اند.

 

در همین راستا معاون فرهنگی وزارت ارشاد گفت: در مواردی ممکن است ممیزان کتاب ما خوب عمل نکرده باشند و کتابی که مشکل قانونی نداشته رابه ناشر ابلاغ کرده که اشکال دارد.در موارد زیاد اشکالات حقیقی و قابل تامل نیست و شاید ناشی از سوء تفاهم باشد.

بدین ترتیب محققین به این نتیجه رسیدند که منظور صفار هرندی این بوده که به غیر از دولت نهم هیچ دولتی قادر نخواهد بود اینقدر سوء تفاهم از خودش خلق کند تا دولت بعدی در حل آنها پدر بیصحابش بیچاره شود.

معاون فرهنگی وزارت ارشاد اضافه کرد: هدف ما تقویت منابع کتابخانه هاست. ما میخواهیم در کتابخانه ها کتابهای خوب قرار بگیرد.

در همین راستا کتاب  "حسنی نگو یه دسته گل    تر و تمیز و تپل مپل " به دلیل شباهت به سرگذشت رئیس دولت نهم کتاب خوب شناخته و معرفی شد.

 

مرگ و زندگی

مدیر عامل بهشت زهرا گفت: ظرفیت بهشت زهرابه عنوان تنها گورستان پایتخت تا پایان سال هشتاد و هفت تکمیل میشود.

نهاد ریاست جمهوری برای حل مشکل احداث گورستانهای جدید درپایتخت با حضور مسئولان شهرداری تشکیل جلسه داد.

شهردار تهران با اشاره به این نکته که در صورت گسترش شعبات بهشت زهرا در شرق و غرب تهران نیمی ازجمعیت ساکن که به شغل بساز بفروشی همت گماشته اند از نان خوردن افتاده و محل درآمد زیرمیزی بعضی از کارمندان شهرداری با اختلال مواجه خواهد شد ، پیشنهاد اصلاح جواز طبقات خانه ابدی از دو به پنج طبقه را در صورت جلسه قید نمود.

 

در همین راستا نهاد ریاست جمهوری برای حل این مشکل اعلام نمود:

 اولویت با شهروندانی ست که زودتر اقدام به مردن نمایند.

 

                  

 

 

سازمان آموزش و پرورش اعلام کرد :در ازاء باسواد نمودن هرشهروند بیسواد درطی دوره سه ماه ، مبلغ پنجاه هزار تومان به فرد تعلیم دهنده تعلق خواهد گرفت.

 

البته این سازمان هنوز مشخص نکرده منظور از باسواد شدن تا چه مقطعی ست ، اما به گفته یکی از آگاهان جایزه آموزش و پرورش تنها شامل کسانی میشود که طی سه ماه موفق به باسواد نمودن یک بیسواد تا مقطع دکترا شوند.

از آنجا که آموزش و پرورش یکی از سازمانهای مستضعف کشور است که کاسه گدایی را ضمیمه کار خود نموده  ، لذا پیش بینی میشود این مبلغ از محل جیب بیسوادان تامین گردد.