آشفته بازاریست این مملکت.....


دیروز، حوالی ساعت 4:30 عصر از عابربانک روبروی شرکت مبلغی دریافت کردم.

دو دقیقه بعد، کیف مردی که از همان بانک پول گرفته بود را با مهرورزی از دستانش ربودند.

 دزد که پسری هفده-هجده ساله به نظر می رسید به سرعت خودش را به موتوری رساند که آن دست خیابان در انتظارش بود. اگر صاحب مال که حالا دیگر صاحب مال نبود، وسط خیابان شریعتی نقش بر زمین نمی شد، پایان فیلم تراژدی نبود.

در آخر جمعیت حاضر با زمزمه ترانه " همه چی آرومه، من چقدر خوشبختم " به سر کارهای خود بازگشتند.

آشفته بازاریست مملکت........