چهارشنبه هشتم فروردین ۱۴۰۳ | 3:31 | واسازی -
بسته از یک اتاقی نور
"سقف آویزان بود"
آب را چرخیده بدهید
حالا کمی خون
"دریا و شنهایِ داغ"
مثلِ آب با اکراه
پله لمس میکند
بی اجازه پس بروم من
ماهیها در زنگ تفریح
گاه به یاد بیاورید تازه است
- - -
امیر قاضیپور
تصویر: از فیلم A Ghost Story
کانال شعر و شعرخوانی در تلگرام:
https://t.me/ghazipooramir
شعر
امیر قاضیپور
کلیدواژه
تازه
دوشنبه بیست و هشتم اسفند ۱۴۰۲ | 8:36 | واسازی -
فقط به خاطر یک هیچ مرا مالامال شادی کن.
فقط دستم را بگیر.
در شب عمیق دلم را بردار.
و هر طور که میخواهی با آن بازی کن.
مرا با هیچ به خود ببند.
خود را پیش پای تو میاندازم.
و آرام خواهم بود.
زیر این آسمان خاموشی را با خاموشی دیدار میکنم.
زمین را به سینه میفشارم.
و با شب یگانه میشوم.
زندگی مرا با هیچ شاد کن.
باران تمام آسمان را روفته،
گلهای یاس همراهِ با بادِ سرکشِ نمناک
از عطر خود نشاط میگیرند.
ستارههایی که زیر ابرها پنهانند
پنهانی میلرزند.
بگذار که من دلم را با هیچ
اما ژرفای شادیم را سرشار کنم.
از کتاب شعرها : رابیندرانات تاگور
فارسی یِ : ع.پاشایی
رابیندرانات تاگور
شعر ترجمه
ع پاشایی
هیچ
شنبه نوزدهم اسفند ۱۴۰۲ | 11:15 | واسازی -
فرو-تن / بلندتر از آهک
برای گذشتن از خیابان ، شاتوت میخورم
شیشههای یخ / آبشار ..." قرینه "
لیوانهایی که با مَته سوراخ میشَوَن
دستانِ خودم را بُریدم روی سینهاش فشار دادم
برجستگیِ آب . حوالیِ آب
بیآب شدنِ انگور . ماهیهایِ شیشه
ترسناکترین جایِ جهان برایِ بُریدن و شکستن
وقتی گربهها پیر میشَوَن
مرگِ آنیِ سرنشینان بعد از خوردنِ تناوب
لیوانی که آب میشود گردنِ یک پارچ
درختی میکارم غیرشخصی
برای گذشتن از خیابان
- - -
امیر قاضی پور
کانال شعر و شعرخوانی در تلگرام :
https://t.me/ghazipooramir
شعر
امیر قاضیپور
عکاس
مایکل کنا
دوشنبه سی ام بهمن ۱۴۰۲ | 3:14 | واسازی -
امیر قاضیپور : تقلاها و خواهشهایِ سردِ دو زن در فیلم «من تو او مرد او زن » از شانتال آکرمن ، کاملن بیجنسیت است. با اینکه فیلم آکرمن ، فیلم فمینیستیست . اما دوازده دقیقه معاشقه یِ دو زن دقیقن بیجنسیته. بدن و خواهشهایِ سرد که انگار امتناع رو هم در خودش داره . اونم در فضاسازیِ یک اتاقِ سفید ، یکهگی و وحدت فیلم و بیجنسیت بودن رو عالی تصویر کرده . معنی برابری و بیجنسیت بودن همین تمنای دو زن در این فیلمه . ضمایری که ابتدا تکهتکه نمایش داده میشود و در سکانسِ آخر ، به وحدت میرسد . بیجنسیت میشود. رسیدن به این کار واقعن دشوار و شاهکاره . کدام فیلم و اثر را بدونِ جنسیت دیدید؟
بقول شعرم:
این بیجنسیت موها
صدایِ قوها
گردنِ وقتی نمیبینمت
من تو او مرد
شانتال آکرمن
برابری
بیجنسیت
شنبه بیست و هشتم بهمن ۱۴۰۲ | 2:7 | واسازی -
شعری از امیر قاضیپور
وقتی درخت با بی گانگی دست دراز میكند
تصاويری در حالِ عبور
گاهی مسيری كه يك نفر طی میكند میتواند ماكت حركتِ گروهِ بزرگتر از مردم باشد
اگر در فضایِ بسته كار كنم حقِ انتخاب ندارم
بازوهايم بيش از پيش زنانه شده است
بالشتهایِ افتاده به سقف از بزرگتر شدنِ سينهها
از بزرگتر شدنِ پلها، قايقها و خاكريزها
يك شبِ زمستانی رودخانه برای حفاظت از مكانهایِ در حالِ ريزش
درخت باز شده است/ we are open / بالشتهایِ افتاده به سقف
از بزرگتر شدنِ سينهها
....................
آزادسازی
شعر
امیر قاضیپور
حق انتخاب
یکشنبه بیست و دوم بهمن ۱۴۰۲ | 21:48 | واسازی -
یک شعر از امیر قاضی پور✔️
بهتر از نامهایِ من / کوری بر دیوار آویزان است
" پژواکِ دروغ "
تمامِ نشانیها / و من پیشانیم
و سنجاقکِ بیشمار
بی معجزه آمدنِ زمستان
جز راه خودش پرواز میکرد
بیدِ مجنونی که همچون ستارگان میدرخشد
یخ زده خونت / خونِ نمناک
دعوتی نیست که در صخره یِ قرارش
خاکستر و خاشاک چون خون چکان
ناقوس انگار صبح نرسیده است
کافه در ساحل است
در حلقه میآورد .
دست بر چشم هایم میگذاری
بی صورت است نوازشِ چشمانی از ستونها
چقدر جایِ خالیِ دست گذاشتن رویِ سینه
- - -
امیر قاضیپور
■ کانال شعر و شعرخوانی در تلگرام:
https://t.me/amirghazipoor
شعر
امیر قاضیپور
کلیدواژه
poetry
یکشنبه بیست و دوم بهمن ۱۴۰۲ | 15:27 | واسازی -
ما که در چنگالِ وجود اسیریم ، باید همواره از آن به درآییم ، و وقتی به دشواری از آن به در میآییم همواره باید به آن بازگردیم . بدین رو وجود هر امری، پیچاپیچ، دوار و مکرر است ؛ به تعبیری وجود حلقه یِ به هم پیوستهای از اقامتهاست .
- گاستون باشلار
وجود
اقامت
باشلار
مکرر
جمعه بیستم بهمن ۱۴۰۲ | 12:30 | واسازی -
عصرِ خلوت در زغالِ انقلاب
کِشتی شکستگان
و نیرنگ پایانِ پاهامان
غرقه در گوش است وقتی گوش اشتباه میکند
صبح هایِ شبانهروز
من از وقتی مهمان دعوت کردم
روح به پهنایِ اندامش
و گوشِ خيلی خطرناكی روبرویِ آينه
نوزادگانِ نو برایِ دیدن
محوری با ردا
رقاصکی که فکر میکند خشکیِ بدن از سینه است
آويزههایِ گيلاس، روح را تك و تنها نمیگُذارد
صنعتگران روحشان را طبلآسا از كيفيتِ گوششان بهتر میسازند
غلتیدن جز خیزشِ اقتدارش
کِشتی شکستگان
و نیرنگ پایانِ پاهامان
غرقه در گوش است وقتی گوش اشتباه میکند
خلوت در نگاهِ دنیا / هیبتِ برون
عصرِ خلوت در زغالِ انقلاب
تو چه گونه میتوانستی ببينی چه لَزِج و چه قدر خوشمزه لميده است در نگاهِ پيله
"تجلیِ قدرت"
اربابانِ نامی به نامِ "حسِ تهی "
من از وقتی كه جلسه گذاشتم اشباع شدم
من از وقتی كه جلسه نمیگذارم خالی نمیشوم این جمله نگاتیو یا negative است
- - -
امیر قاضی پور
شعر
امیر قاضیپور
تهی
اشباع
پنجشنبه نوزدهم بهمن ۱۴۰۲ | 18:53 | واسازی -
مرا همچنان در نیرومندترین لبهایت
اضطراب و درخشش
و تنهایی
و غبار
یک انتظارِ ابدی، در ماسهها و دریاها هست
در ناشناس بودنِ ابعادِ سکوت!
و بستنِ دخمهها
مرا همچنان در نیرومندترین لبهایت...
- - -
امیر قاضیپور
شعر عاشقانه
امیر قاضیپور
شعر
پنجشنبه نوزدهم بهمن ۱۴۰۲ | 18:29 | واسازی -
هیچ چیز از زندگی نمیدانم مگر از طریقِ سینما.
- ژان لوک گدار
سینما
گدار
زندگی