من و ADSL


بالاخره ADSL دار شدم واین در منطقه مخابراتی ما که پورتهای اینترنتیش از بدو اختراع ADSL تا به امروز در حال  ترکیدن بوده  شانس خوبیه. مخصوصا اینکه بعد از چهار ماه کار در شرکت جدید به عنوان مزایا،  حق سرویس ماهیانه و هزینه نصب و هزینه خرید مودم هم فی سبیل الله حساب شد و برای خالی نبودن عریضه از مجموع نود و سه تومن ، هزارتومن طلبیدند که از فلسفه آن سردرنیاوردم ،شاید مربوط به عوارض شهرداری غزه بوده است.

در هر صورت خدا پدرشان را بیامرزد که استفاده از اینترنت در خانه با دایل آپ و سرعت پایینش تنها مسبب ناراحتی اعصاب و سوهان روح میشود. البته این عذاب تا زمانی که در شرکت قبلی مشغول به کار بودم (حتی با اینکه اینترنتش سرعت آنچنانی نداشت )زیاد مشهود نبود اما از زمانی که وارد شرکت جدید شدم و با پهنای باند یک مگ و پورتهای بسته USB مواجه شدم تازه فهمیدم بدون دانلود چقدر زندگی سخت میگذره.

درست مثل اینکه لب تشنه ببرندت کنار چشمه و بگن نگاه کن و لذت ببر.

اما از اونجایی که خدا هیچ وقت ما ایرانی ها را لنگ نمیگذاره و به کمک همه دوستانی که این کاره اند ،بالاخره راهی پیدا کردیم تا جایی که یک روز طی نیم ساعت نود آهنگ با کیفیت خدا دانلود کردیم .

اعتیاد است دیگر، چه میشود کرد.

 

مشکل بعدی زمان محدود استفاده از اینترنت در شرکت بود که برای کارمندان جدید تصویب شده اما از اونجایی که باز نیاز است که متذکر شوم خداوند ما ایرانی ها را در هیچ جایی لنگ نمیگذاره کاری کردیم که ایکون کانکشن مثل دوستاره،  هشت ساعت چشمک بزند که اگر روی سر دوش ما میدرخشید انقدر مسبب رضایت  نمیشد.  مخصوصا اینکه مشکل میبو و فیس بوکمان را هم حل میکرد. اینجا بود که فهمیدیم ماجرای مانیتورینگ و کنترل کیفیت و..........کشک است و دوغ.البته خدا را چه دیدی، شاید یک روز احضار شدیم.

بالاخره،  از انجایی که ما ینده های خوب خدا هستیم و چیزی هم داریم به نام عذاب وجدان که همیشه در استراحت به سر میبرد، تصمیم گرفته ایم از فردا در شرکت کمی کار کنیم و دانلود و وب گردی هایمان را در خانه انجام بدهیم . البته اگر وسوسه فیس بوک بگذارد.