به نام پدر

 

روز اولی که " به نام پدر" اکران شد ،فیلم مورد استقبال خوبی قرار گرفت . تا اونجایی که چراغها روشن بود و چشم کار میکرد یک صندلی خالی دیده نمیشد (بعدش رو نمیدونم).

خیلیها مثل من بازی "پرویز پرستویی " یا عناوینی چون کارگردانی " حاتمی کیا " وشکار 5 سیمرغ در جشنواره ،  روبه سینما کشونده بود ومیشد گفت در مقابل فیلمهایی مثل :ازدواج به سبک ایرانی یا شام عروسی که اخیراً اکران شده بود ،حرفی برای گفتن داشت.

ابراهیم حاتمی کیا ، که سعی کرده بود این بار از دریجه جدیدی به مقوله جنگ و اجتماع نگاه کند ،تا حدودی به هدف خود رسیده بود.

فیلم شروع  و ادامه خوبی داشت اما مثل اکثر فیلمها ی ایرانی ،پایان بندی جالبی که در خور موضوع فیلم باشد انتظار فیلم رو نمیکشید و میشه گفت :چیزی شد در مایه های " سمبلی زسیون".

بیننده ای که "آژانس شیشه ای ، روبان قرمز و خاک سرخ " در پرونده حاتمی کیا می بینه ،  این انتظار رو داره که به تاثیر بیشتری  در " به نام پدر " برسه و ناکام میمونه.

  در هر صورت "به نام پدر "فیلمی نبود که برای حاتمی کیا به عنوان پیشرفت باشد"