ـــــــــــــــــــــــــــــــ

یک دقیقه سکوت برای مردی که سر انگشتان خاکی اش را به جانب آسمان نشانه می گرفت.

 

مرد حرکتی به شانه های پهنش داد .

سرش را تکانی داد. موهای لختش توی صورتش ریخت.

چشمانش را لحظه ایی بست و در حالی که بغض خفیفی در گلو داشت گفت:

- دوستت دارم .....عاطفه.

.

.

آقای شکیبایی ، این دیالوگ به قدری هنرمندانه اجرا شد که بعد از گذشت سالهای متمادی از پخش سریال   " خانه سبز" ، هنوز معتقدم این یک اجرای قوی نبود. این یک احساس قوی بود که درخاطر من بیننده سالهای سال باقی ماند.

گرچه در سالهای اخیر باورش برایمان ملموس شده که رفتن چقدرآسان است ، اما آقای حمید هامون، من شرمنده ام . واژه ایی با نام " مرگ " را برای خسروشکیبایی نه میتوانم باور کنم. نه میتوانم پذیرا باشم.

شاید با حق کسی باشد که گفت : او تنها خرقه تهی کرده است.

با اینهمه میگویم : حالمان خوب است اما تو باور نکن.

 

نظرات 41 + ارسال نظر
احمد - رایت الحب سکارا دوشنبه 31 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 01:33 ق.ظ http://www.opm2.blogsky.com

سلام
من هم درگذشت پدر سینمای ایران خسرو شکیبایی رو به شما و تمامی دوستداران خسروی عزیز تسلیت میگم


i aplud my blog

سینا دوشنبه 31 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 06:29 ق.ظ http://khaaen.persianblog.ir

چه با احساس نوشته‌ای دختر

سینا دوشنبه 31 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 06:30 ق.ظ http://khaaen.persianblog.ir

در مورد متنم چرا چیزی نتونستی بگی؟؟؟

شوالیه دوشنبه 31 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 09:53 ق.ظ

سکــــــــــــوت..............

دامبو فیلی که چیزی برای گفتن ندارد دوشنبه 31 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 11:02 ق.ظ http://hmdyzdh.blogfa.com

سلام کوچول شازده . زندگی همین است دیگر. باید رفت
ولی مهم اینست که چگونه بودی قبل از رفتنت.
من هم شکیبایی را با هامون شناختم و بعداز آن با خانه سبز و پری و......

ولی این ها همه نقش هایی است که او بازی کرد. دلم می خواست بدانم که شخصیت واقعی او چگونه بود. چون قضاوتی که ما داریم برای حمید هامون و .... می باشد نه برای خود شکیبایی. ما می توانیم بگوییم که حمید هامون درگذشت و برای او سوگواری کنیم یا برای هر شخصیتی که آقای شکیبایی آن ها را به ما شنا ساند. ولی برای خود شکیبایی ما باید خود او را بشناسیم. من هنوز خود او را نمی شناسم.
خواستی جوابم را بدی/ وبلاگم یک صفحه برای کامنت گذاری آماده کردم

احمد دوشنبه 31 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 12:50 ب.ظ http://www.joharharaman.blogA.COM

درود
روش شاد باد و یادش سبز
بدرود

ماه دوشنبه 31 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 01:53 ب.ظ

اول و آخر متن، ترکیبی بود از چند تا نوشته راجع به شکیبایی که تو وبلاگای کیوان آنلاین و ترانه علیدوستی خونده بودم.

ماه عزیز بهتر بود آدرستون رو مرقوم می فرمودید تا خدمت رسیده و نشانی این دو بلاگ را برای مطالعه از شما دریافت میکردم.

نیلوفر دوشنبه 31 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 07:03 ب.ظ http://www.niloyi.blogfa.com

سلام قرار ما 11 روز دیگه یعنی شنبه تولدم تو وبلاگم

الهام دوشنبه 31 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 08:09 ب.ظ http://sofalin.blogsky.com

سکوتی به اندازه ی بزرگیش که بزرگ بود
آنقدر که دنیا جایش نشد.



با تصاویری در وداع "شیرین خسرو" ایران به انتظارتان هستم.

ملینا دوشنبه 31 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 09:57 ب.ظ http://www.twogirl.blogfa.com

زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی هاست
هرکسی نغمه ی خود خواند و از ان صحنه رود
صحنه
پیوسته به جاست
خرم ان نغمه که مردم بسپارند به یاد

آخرین ترانه ی باران سه‌شنبه 1 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:20 ق.ظ http://tabar.blogsky.com

شازده خانم گل بادرودی گرم خدمت شما....

خوبی عزیزدل؟ با ورمی کنم که حالت خوب است!

جان کلام را به باورمن استاد مشایخی ادا نمود که گفت:: بعد از پرویز فنی زاده جای حالی شکیبایی رانیز کسی پرنخواهد کرد......
فنی زاده- شکیبایی و شاید صدها هنرمند دیگری که خشم وبغض خودرافرو بردند تا مرگشان خود فریاد باشد....

اصولا کسانی که جای خود را درمیان مردم باز کرده و از شهرت به محبوبیت وازمحبوبیت به تعهد رسیده اند همیشه درذهنیت ما نده هستند و به تاریخ خواهند پیوست..

فکر کنیم - بگردیم - جستجوکنیم...... چند هنرمند ونخبه فکری دیگر درگوشه خانه - بیمارستان ویا آسایشگاه سخت ترین روزهای تنهایی خودرامی گذرانند؟

رسوم تازیان را به دست فراموشی بسپاریم و تازنده هستند قدرشان را بدانیم.....

برایت بهترین آرزوهارادارم نازنین دوست
تندرست- و موفق و همیشه شکوفا باشی...

کیهان سه‌شنبه 1 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:35 ب.ظ http://mkihan.blogfa.com

خدایش بیامرزاد.
آمین
راستی نفرمودی این عکس بالا عکس شماست؟

ملینا سه‌شنبه 1 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:39 ب.ظ http://www.twogirl.blogfa.com

نه بابا نترس...نظرات وبلاگ من رو کسی به جز خودم نمی خونه.هر چه میخواهد دله تنگت بنویس.
بازم درگذشت اقای شکیبایی رو تسلیت میگم.

شاه آمفاکتوس سوم سه‌شنبه 1 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:48 ب.ظ http://8hellion8.blogfa.com

سبزه سبزم ریشه دارم
من درختی استوارم !!!

خسرو شکیبایی در دل خیلی ها ریشه داشت ...

ممنون از لطفت

نمی دانم سه‌شنبه 1 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 05:07 ب.ظ http://میدانی نمی دانم

یادم آوردی .
من هم یادی کرده ام

فیلدوست سه‌شنبه 1 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 06:26 ب.ظ

ببخشید. باید تو اخبار می خوندی تو مشهد بازداشت شدم.

چند روز دیگه می نویسم.

علی چهارشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 09:34 ق.ظ http://faryadnameha.blogfa.com

با همان نوای ملودیک می گفت :

سبز سبزم ریشه دارم

من درختی استوارم

پس چه شد سبز سبز خان؟!

استواری ات پس کجا رفت؟!ها >بگو دیگه

============
من هم با پستی در مورد خسرو عزیز به روزم شازده خانم

علی چهارشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 09:35 ق.ظ http://faryadnameha.blogfa.com

درود

با " می نویسمی " تازه از راه رسیده ام و بی صبرانه انتظار محبتت را می کشم.

منتظرتم

شاد و پیروز باشی[گل]

پرنسس جنی چهارشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:41 ق.ظ http://hastie.blogsky.com

دیر اومدم غم دلم تازه شد. از بهترین نوشته هایی هست که در این مورد خوندم.

شانتال چهارشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 06:27 ب.ظ http://shantal.blogfa.com

باورش سخته سخته سخته...از اون جمعه تا این جمعه فقط همین برام مونده که باور نکنم دیگه هیچ وقت هیچ اجرای جدیدی ازش نمیبینم...باورش سخته

الهام چهارشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 09:23 ب.ظ http://sofalin.blogsky.com

سلام تو خوبی؟

نمی دونم از بین اینهمه چرا دوباره آمدم اینجا
شاید چون اسفندی هستی
من هوای حوصله هایم بارانیست
چه کار میتوان کرد؟

تنهاترینم من پنج‌شنبه 3 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:01 ق.ظ http://www.blue20.blogfa.com

بگیم خسرو شکیبایی مرد٬ اما نمرده. آدم باید تو قلب ها زنده باشه وگرنه راه رفتن و نفس کشیدن که نشد زنده بودن. حمید هامون زندست. (شعار نمیدم)

عباس پنج‌شنبه 3 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:42 ق.ظ http://kooh1000.blogfa.com

منم تسلیت میگم

هنوز سینمای ایران خیلی به خسرو شکیبایی احتیاج داشت ولی ...چه زود رفت

صفا پنج‌شنبه 3 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 07:15 ب.ظ http://www.dastanabad.blogfa.com

تو را من چشم در راهم[گل]
همه از شکیبایی می نویسند.... به قول یکی از نشریات خسرو « شکیبایی» را از ایران گرفت

کارگاه نمدمالی پنج‌شنبه 3 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 07:20 ب.ظ http://azar86.persianblog.ir

یادش گرامی...چیزدیگری نمی شودگفت نه؟....سرنمی زنیدشازده خانوم!پس بیاییدبزنیدسر!

ترانه همین جمعه 4 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:01 ق.ظ http://atiyeyemehr.persianblog.ir

در بیابانی دور که نروید جز خار
که نتوفد جز باد
که نخیزد جز مرگ
که نجنبد نفسی از نفسی
خفته در خاک کسی.
خدایش بیامرزاد.

تراکتور جمعه 4 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:03 ب.ظ http://www.tractor.mihanblog.com

درود
مرد از یاد نرفتنی سینما از بینمان رفت، چه زود.

آرش جمعه 4 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 10:32 ب.ظ http://arashjavadi.blogsky.com

رفت ولی از بادها نمیره

سارای شنبه 5 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:11 ق.ظ http://neweshtar.blogfa.com

زنده و پاینده باشی دوست من

سارای شنبه 5 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:11 ق.ظ http://neweshtar.blogfa.com

من هم به جامعه هنری ایران تسلیت می گویم

سارای شنبه 5 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:12 ق.ظ

مهرافزون

سهراب شنبه 5 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 07:07 ب.ظ http://parazit.blogfa.com

می آیی
و انتظار از لغتنامه ها پاک میشود.
شاد و پاینده باشید[گل]

آرش شنبه 5 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 09:33 ب.ظ http://www.setarehbaran.blogsky.com

واقعا بازیگر تکرار نشدنی بود.روحش شاد.من شخصا عاشقش بودم.هنوزم باور ندارم که به خانه سبز ابدیش رفته

Manifesters یکشنبه 6 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:35 ق.ظ http://www.manifesters.blogfa.com

سلام. مطالبت رو خوندم.
دیدم از جنس دردی، می فهمی، آگاه هستی، گفتم که یه کامنت برات بذارم. بیشتر می تونیم با هم در تعامل باشیم.

سیاوش کاویان سه‌شنبه 8 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 09:37 ق.ظ http://mby.blogfa.com

چرا هنوز درود نگفته ..بدرود؟؟گر چه بدرود هم از طرف شازده خانم ها خود اظهار لطفی ست به بندگان در گاهشان.
ممنونم از حضور و نظرتان.همین که امثال شما مطالب مرا میخوانند و اظهار لطف میکنند برایم افتخار بزرگیست.
شاد باشید و همیشه خندان.

مریم بانو پنج‌شنبه 10 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 10:25 ب.ظ http://incidentaloma.persianblog.ir

زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی هاست
هرکسی نغمه ی خود خواند و از ان صحنه رود
صحنه
پیوسته به جاست
خرم ان نغمه که مردم بسپارند به یاد

سفیر جمعه 11 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:52 ق.ظ http://shabgoon.blogfa.com

من هم موندگار ترین تصویر از خسرو شکیبایی برام همون عاطفه گفتنش بود...

تنهاترینم من جمعه 11 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 04:12 ب.ظ http://www.blue20.blogfa.com

دوباره زاغه نشینان به زاغه برگشتند
دوباره طاهره ها از گرسنگی مردند
دوباره راضیه بر فقر خویش راضی شد
بجای کشت٬ کشاورز را درو کردند
بجای نان به تساوی گلوله قسمت شد
.
.
.
بقیشو بیا تووبلاگم بخون. منتظرتم.

آرایشگر شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:17 ق.ظ http://arayeshgar.blogsky.com/

وبلاگتون رو تصادفی پیدا کردم............خیلی قشنگ می نویسی موفق باشید

رضا شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 10:48 ق.ظ

رنگ روح زندگی خسروشکیبایی حتی اگرسیاه هم بشود، بازهم روح زندگیش همواره سبزخواهدماند.
اکنون سهراب سپهری به سوگ صدای جاودانه ی شکیبایی نشسته.
همان صدایی که هرچند آلوده بودبه افیون سیاه وپلید ،اما آنچنان توانابود که اکنون چشمان پرازاشک سهراب وقلم غمگینش را می طلبد.
یادش گرامی .

وتوای عزیز دل و مهربان ، دوست وفادار قدیمی ، حالت چطوره ؟

یه لحظه پنج‌شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:11 ق.ظ http://www.labejuy.blogfa.com

باورش خیلی سخته !!!خیلی زود نبودن شکیبایی شروع شد خیلی زود
روحش شاد

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد