بر تو و آن خاطرآسوده سوگند.
بر تو ای چشم گنه آلوده سوگند.
بر آن لبخند جادوئی ، برآن سیمای روشن
کز چشمان تو افتاده ، آتش بر هستی من
آآآآه ، آتش بر هستی من.
-----
بردی از یادم ، دادی بر بادم ، با یادت شادم.
دل به تو دادم ، در دام افتادم ، از غم آزادم.
دل به تو دادم، فتادم به غم . ای گل براشک خونینم بخند.
سوزم از سوز نگاهت هنوز. چشم من باشد به راهت هنوز.
اینها نمونه کوچک از ترانه هایی هستند که روزگاری مردم زیر لب زمزمه میکردند اماچرا مردم ما ، ترانه های این روز و روزگار را زیر لب زمزمه نمیکنند؟
اوضاع ترانه رو به راه نیست.انگار هیچ ترانه ای برای ماندگاری ساخته نمیشود.عده ای بر این باورند که دغدغه و حرفهای مشترک کم شده و سوژه ها محدود و کلیشه ای شدند.
بعضی از ترانه ها آنقدر سطحی هستند که به دوبار گوش دادن نمی ارزند.
تلاش برای خوب جفت و جورشدن ترانه برروی ملودی های سرقتی عربی و ترکی وبه عبارتی غالب کردن ترانه بر روی ملودی که برای یک ادبیات دیگر ساخته شده گاهی باعث تند شدن ریتم و تند تر خوانده شدن متن میگردد که باعث میشود شنونده به جای بخاطر سپردن تنها به گوش دادن اکتفا کند .
اما نکته ای که اساساً ترانه خوبی شنیده نمیشود این است که بسیاری دوست دارند شبیه فلان ترانه سرای قدیمی تصویر سازی کرده و ترانه بگویند.مشکلی که امروزه در بین خیلی از شاعران نو هم دیده میشود. همه دوست دارند فروغ یا شاملو بشوند و اگر اسمشان را پای اثرشان برداری شاعر آ ن معلوم نمیشود.
ارائه فضاهای تکراری که دایره واژگانی آنها محدود به چشم و ابرو و لب و عشوه میشود برای شنونده هیچ چیز جز تکرار مکررات ندارد.از طرفی عده ای برای ایجاد تحول درروزمرگی ترانه های عاشقانه شروع به سرودن ترانه های به اصطلاح منفی ، با آرزوی تکه تکه شدن معشوق خیانت کار با زجه مویه های نفرینی کردند و به اصطلاح از آن طرف بام پرت شدند.
اگر به دوران طلائی ترانه سرائی در ایران نگاه کنیم ، خوانندگان درجه یک در کنار ترانه سرایان ، تنظیم کنندگان و نوازندگان تراز اول وجود داشتند.دوره ای که به اعتقاد بعضی تاثیر ترانه در بین تمام اقشار مردم از شاهنامه فردوسی و اشعار سعدی بیشتر بود. دورانی که ترانه سرایان و آهنگسازان دغدغه سانسور و مجوز نداشتند.
اما امروزه اکثرترانه های قابل قبول ، موفق به دریافت مجوز نمیشنوند .
اغلب ترانه هایی که مجوز پخش از تلویزیون پیدا میکنند یا به نوعی آلوده مضامین مذهبی هستند یا با پخش تصاویر و صحنه های مذهبی به روی ترانه ای که هیچ ربطی به آن ندارد مطرح میشوند.
اینکه چقدر از ترانه سرایان سرودن ترانه را منبع درآمد خود میداند و در مقابل دریافت پول با کلمات مجاز دست به ترانه سرایی میزنند بماند اما شمار زیادی ا ز ترانه سرایان آینده خوبی را برای ترانه پیش بینی نمیکنند.
به قول یکی از ترانه سرایان : با دیدن وضع حاضر ، احساس پرشکستگی میکنم .
پرشکسته یعنی بالی برای پریدن ندارم.
تفاوت این دو در این است که اولی از دل بر می امده و بنابراین بر دل می نشسته.دومی شیر بی یال و دم و اشکمی است که هر کسی به نیت پر کردن کیسه گوشه ای از ان را می سازد و دست اخر همین کار نصفه نیمه به تیغ ارشادیان مثله می شود.می خواهید از اینی که هست بهتر باشد؟
سلام دوست گرامی اگر میخواهید آمار وبلاگ خودتو چند برابر کنید اگر میخواهید وبلاگت پر محتوا بشه اگر میخواهید در موتورهای جستجو در صفحه اول باشید در کل بازدیدکننده زیاد داشته باشد کد لینک باکس ما را در وبلاگتان قرار دهید بعد لینک بفرستید لینک شما ثابت خواهد ماند باتشکر مدیر لینک باکس آدرس لینک باکس:http://www.parstools.com/linkbox/?linkbox=1502
سلام.مطالبت خوندنی بود.به ما هم سر بزن.
با داستان جدیدی از خودم به روزم و منتظر نظر تو دوست عزیز.
ممنون.
سلام. خوبی شازده خانوم؟ مرسی بابت نوشته. منم به همین موضوع از زاویه دیگه نگاه می کنم. البته اگه وقت کنم و امتحانا بذارن تو همین چند روز.
به نام خدا
سلام وبلاگ خوبی دارین بهم یه سری بزنین نظر یادتون نره
خدانگهدار
سلام. خسته نباشی. وبلاگ خوبی داری.
به منم سر بزن.
فعلا.
دورود /
والله تو این آشفته بازار موسیقی بی متولی ایرانی که
حتی انتخاب گونه و نوعی خاص برای خیلی از ترانه ها
مشکل و حتی غیر ممکنه اینکه این موسیقی در چاه
افتاده تا کجا قراره سکوت کنه خدا عالمه .
به هر حال من همیشه میگم موسیقی ما به شتر سواری
دولا دولا شبیهه ..
داریم ... میخوایم خوبش رو هم داشته باشیم ..
اما نه بسترش رو فراهم میکنن ..
و نه اینکه اصلا علاقه ای به پرورش استعدادها در این زمینه
دیده میشه ..
سورنا رو هم که از سر گشادش نمیشه نواخت ....
با این چارچوبهای سلیقه ای پیش بینی این وضعیت و حتی
بدتر از اون هم خیلی سخت نیست ...
وقت خوش ././././././././././././.
بله وقتی یه مهر خفه شو رو دهن مردم یا به عبارتی ترانه سرا ها میزنن و کلی فانون و قوانین برای سرودن میذارن جلو پاشون نتیجش همین میشه.
آخه کی این حرفا رو قبول میکنه؟
از قدیم گفتن : هر سخن کز دل براید ... لاجرم بر دل نشیند.
ولی الان هیچ ترانه ای از دل نمیاد ... همش یه مشت کلمه ء دیکته شده ایه که به درد خودشون میخوره:) مرغ پر شکسته بودن خیلی بده خیلی...
اول
ای چه لوس پیام شما پس از تایید .....
سلام . خوبی ؟ عالی نوشتی . خوشحالم که بازم می یام اینجا . موفق باشی .. اگه وقت کردی طرف ما هم بیا :)
سلام شازده خانوم. برای نوشته ت نظر گذاشتم که نمی دونم چرا الان نیست. اومدم به بازی تاثیرگذارترین ها دعوت ت کنم. منتظر نوشته ت هستم. موفق باشی.
اولن که فکر کنم اول !
ای وای چه ضایع شدم ! اینجا که نوشته تایید نویسنده و بعدشم هنوز نظرات صفره ! پس احتمالن اول بی اول و احتمالن تر کلی آدم رو الان تو نظردونی حلق آویز کردی و به بند کشیدی تا تاییدشون کنی! خدا به دور ! راستی شما تو طاقچه دل ما اون بالا بالاهایی . بلاگ که ملاک نیس! (;
ولی خودمونیما فکر کنم ۲۰-۳۰ تایی اول داشته باشی
سلام و دقیقن و ارادت !
Canon PowerShot is2s
اصل عکسامو اینجا میتونی ببینی ! مشخصات کامل عکسا و دوربین را هم کنارش نوشته http://nasimesobh.aminus3.com/
قبلی من بودما !
سلام
آخه شما خیلی تخصصی مینویسین در حد ما نیست
اگرم میبینی تو وبلاگای دیگه میریم
زیر میزی میدن
شما هم آخه که هوای ما رو ندارین
هاهاهاهاهاا
با درود و سلام؛
بسیار خرسندم از اینکه به سرای شما راه یافته ام و بسی استفاده بردم .
فرصت کردید به بنده هم سر بزنید.
در مورد تبادل لینک نظرتون را بهم بگین
ومنو از نظرات ارزنده خود بهره مند سازید
با احترام
می تونی جوابمو بدی چرا نظرمو تایید نمی کنی؟
سلام شاهزادهء زیبا...
منم باهات در مورد کلیشه ای بودن اشعار روز هم عقیده هستم...بخصوص ترانه هایی که خارج از ایران خونده میشن..باید توجه داشته باشیم که آهنگ هم نقش بزرگی توی ماندگار شدن یه شعر ایفا میکنه..گاهی یه شعر بی محتوا با یه آهنگ قشنگ خیلی شنیدنی میشه و زیبا به نظر میاد و بر عکس...
بعضی از اشعار داخلی که به اونطرف فرستاده میشن بخاطر حس بی روح آهنگ خیلی بیخود بنظر میان...در صورتی که همون شعرها وقتی که توسط یه آهنگ ساز داخلی اجرا میشن خیلی قشنگترن...و این بخاطر حسیه که اینوریا از ته دل دارن و اونوریا فقط برای پول وشهرت..
من از ( محسن چاووشی ) بخاطر این خوشم میاد که هم انتخاب شعرش خیلی خوبه..( یعنی نسبت به شعرهای دیگه اصلآ کلیشه ای نیستن و یه سبک نوین رو به همه نشون داده )...دوم اینکه بخاطر مشکلاتی که همهء ما اینجا داریم احساسش توی خوندن و آهنگ سازیش کاملآ به حس ما نزدیکه...
این روزا چرا اکثر جوونای اینور با ترانه های غمگین بیشتر انس میگیرن تا شاد..؟! همش بخاطر مشکلات روحیه ماست... و این نشون میده که ما چقدر دچار افسردگی شدیم...
به نکتهء خوبی اشاره کردی..
با سلام
بی نهایت خوشحالم که با وبلاگ شما آشنا شدم
و بی اندازه خوشحالم از اینکه کسانی مثل شما هستند که برای هنر حرفه ای ارزش قائلند . فکر کنم اگر سری به من بزنید بتونیم کارهای مفیدی رو صورت بدیم .
با سپاس .. مطرود ...
موسیقی هنوز زندست؟
سلام شازده خانوم.. دیدم مثل همیشه اسمت توی وبلاگ های به روز شده هست، گفتم بیام یه سلامی خدمتت عرض کنم.. البته با عرض پوزش به خاطر دیرکردم!
سلام
منو ببخشید قرار بود نظرم رو در مورد پست قبلیتون بنویسم که یک مسافرت مبتذل پیش اومد و نتونستم
اون شعر عالی بود
ولی در مورد این پست باید بگم که همه چسز قدیمی آقا شبیه پیرمردها حرف می زنم یاد فیلم سربازهای جمعه افتادم در سکانسی که دختر در حال تزریق مواد است و فقط برادر نگاهش می کند و دختر میگه : برادرهای قدیم خوب بودن عاصف
برادرهای قدیم اگه این صحنه رو می دیدن خون به پا می کردند!؟....................
آخ داغ دلم تازه شد