نه گفتن....

اخیرا پرفروش ترین پوستر در مغازه حسن الشیخ در دمشق تصویری از بشار اسد، شیخ‌ حسن نصراله و احمدی‌نژاد است. مغازه او در خیابان شلوغ حضرت زینب قرار دارد که پر از زوار ایرانی است. به نظر این بابا در دمشق "در حال حاضر این سه نفر تنها کسانی هستند که با آمریکا مبارزه می‌کنند. به همین دلیل عکس آنها را کنار هم گذاشته‌اند. فقط این سه نفر می‌گویند نه."

توضیح: البته حسن الشیخ هم میدونست که نگفتن داریم تا نه گفتن و بشار اسد که مدتیه همه درها رو به روی خودش بسته میبینه ،نه گفتنش چندان مهم نیست.

اما نه گفتن رئیس جمهور ایران کاملا متفاوته ، او گه گاهی چشماشو میبنده و جملات قصار از خودش تراوش میکنه.سپس وزرای امور خارجه که روز به روز خدا به تعدادشان برکت میدهد وارد میدان شده و تلاش میکنند که منظور رئیس جمهور رو به ملت شریف و استکبار تفهیم کنند.در آخر هم در وسط اجلاس سران جایی که نه زبونشونو میفهمه نه ربطی به او داره ظاهر میشه. بدین ترتیب ایران وارد یک بحران جدید میکنه.

یه جمله اخلاقی:هر مارمولکی میتواند تصور کنه که گودزیلاست اما این فرض هیچ تغییری در اندازه واقعی او بوجود نمیاره.

نظرات 23 + ارسال نظر
داداش سنجد شنبه 10 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 12:34 ق.ظ

سلام شازده خانوم خواهر خوبم
بله همینطوره ! راستی به جملات قصار یه موقع توهین نشه چون این آقا حرف عادی هم بلد نیست بزنه چه برسه به چند کلمه ادبی و قصار :-) برای همین من این جمله معترضه را در پوزش از جملات قصار نوشتم البته با اجازه شما :-)
موفق باشید . درود و بدرود.

البرز شنبه 10 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 01:40 ق.ظ http://alborziran2003.persianblog.com

این نتیجه اخلاقی آخرش خیلی به درد آدم می خوره ُ مرسی

شازده خانومه شنبه 10 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 10:36 ق.ظ http://shazdehkhanomeh.mihanblog.com/

سلام
ممنون به من سر زدین خیلی خوشحال شدم
اپ هستم خوشحال میشم سر بزنین
بای

انجا که طبیعت باز می ایستد هنر آ غاز میشود ( ویل دورانت )

داداش سنجد شنبه 10 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 04:09 ب.ظ

شازده خانوم خواهر عزیزم سلام
ممنون که خوندید . نوشته بودید :
مسبب واقعی این جنایات چه کسی بوده؟
ج :
انسان !!!!
و البته اگر جنگ ادامه نمیافت اینچنین نمیشد ............. و کی ادامه داد؟! ! ! :-)
موفق باشید . درود و بدرود.

پتونیا(فریاد) شنبه 10 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 05:19 ب.ظ http://www.shakil.blogfa.com//

سلام دوست غزیز
وبلاگ خیلی خوبی دارید.تبریک میگم.
اگه اجازه بدید می خوام تو پیوندهام شما رو ثبت کنم.
منتظر قدمهای پاک شما می مونم
سبز باشید
بدرود

بنفشه یکشنبه 11 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 10:16 ق.ظ http://banafsheh192.blogfa.com/

اخه شازده خانوم میدونی چیه؟دم مارمولک سیانور داره . از هر گودزیلایی میتونه قدرتمند تر باشه................

http://dr.mihanblog.com/ یکشنبه 11 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 10:53 ق.ظ http://hosseinagha.blogsky.com/

ba salam va tashakor az hozore sabzetan
آتش دل
به لاله نرگس مخمور گفت وقت سحر
که هر که در صف باغ است صاحب هنریست

بنفشه مژده ى نوروز میدهد ما را
شکوفه را ز خزان وز مهرگان خبریست

بجز رخ تو که زیب و فرش ز خون دل است
بهر رخى که درین منظر است زیب و فریست

جواب داد که من نیز صاحب هنرم
درین صحیفه ز من نیز نقشى و اثریست

میان آتشم و هیچگاه نمیسوزم
همان بر سرم از جور آسمان شرریست

علامت خطر است این قباى خون آلود
هر آنکه در ره هستى است در ره خطریست

بریخت خون من و نوبت تو نیز رسد
بدست رهزن گیتى هماره نیشتریست

خوش است اگر گل امروز خوش بود فردا
ولى میان ز شب تا سحر گهان اگریست

از آن، زمانه بما ایستادگى آموخت
که تا ز پاى نیفتیم، تا که پا و سریست

یکى نظر به گل افکند و دیگرى بگیاه
ز خوب و ز شب چه منظور، هر که را نظریست

نه هر نسیم که اینجاست بر تو میگذرد
صبا صباست، بهر سبزه و گلشن گذریست

میان لاله و نرگس چه فرق، هر دو خوشند
که گل بطرف چمن هر چه هست عشوه گریست

تو غرق سیم و زر و من ز خون دل رنگین
بفقر خلق چه خندی، تو را که سیم و زریست

ز آب چشمه و باران نمی شود خاموش
که آتشى که در اینجاست آتش جگریست

هنر نماى نبودم بدین هنرمندى
سخن حدیث دگر، کار قصه دگریست

گل از بساط چمن تنگدل نخواهد رفت
بدان دلیل که مهمان شامى و سحریست

تو روى سخت قضا و قدر ندیدستى
هنوز آنچه تو را مینماید آستریست

از آن، دراز نکردم سخن درین معنى
که کار زندگى لاله کار مختصریست

خوش آنکه نام نکوئى بیادگار گذاشت
که عمر بى ثمر نیک، عمر بى ثمریست

کسیکه در طلب نام نیک رنج کشید
اگر چه نام و نشانیش نیست، ناموریست

** * * ** * * **
کاربرمحترم سوالات خودرامیتوانیددربخش نظرات مطرح کنید_ پاسخ شمابه ایمیلتان ارسال می شودایمیل خود را درپایان سوالهایتان حتما تایپ کنید
doctor_hossinemirzaie@yahoo.com
http://dr.mihanblog.com/
http://hosseinagha.blogfa.com/
http://hosseinagha.blogsky.com/
کاربر عزیز شما می توانید مطالب پزشکی مورد نظرتان را به روش زیر از سایت گوگل _یاهو سرچ کنید مطلب پزشکی مورد نظر+سایت رسمی دکتر حسین میرزایی
** * * ** * * *

بانو یکشنبه 11 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 03:45 ب.ظ http://www.banoo1.blogfa.com

سلام..
جمله اخلاقیت خیلی جالب بود..

موفق باشی..

آخرین ترانه ی باران دوشنبه 12 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 11:37 ق.ظ http://tabar.bligsky.com

شازده خانم گل............. بادرودی گرم........

خوب دنیا پراست ازاین فسیل ها
آنهم درجاهایی برمسندقدرت!!!!

دردنیای تخیل........می توان شعاردار
می توان خالی بست
می توان همه جارا مال خودکرد
می توان همه را صفرکیلومترمغزی دید!
ولی دنیای واقعیت چیزدیگری می گوید

پس این تخیل گرایان را هم بازشان کنیم
وهم به اندازه خودشان......نام ببریم
گاهی اصلا نیازهم به نام بردن نیست
چون ارش دادن بحساب می آید

کافیست بگوئیم........زیبا ترین و خوش تیپ تررین
ریئس جمهور بی جمهور جهان!!!

خیلی زیبا بود
برایت بهترین آرزوها را دارم......... نازنین

نوپا سه‌شنبه 13 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 03:51 ب.ظ http://www.taheri.blogsky.com

با سلام

حیف که دارند حروم می شند
می رم و هی داد می زنم
تو تنهائی زندونی ام
با سختی های زندگی
با بودنت من زنده ام
سحر
که پا می شم چه زود
روز و شبم
تموم می شند
چه اومدن , چه رفتنی
حیف که دارند حروم می شند.

انگاری
هر ساعت عمر
زود و زودم می رند سفر
گاهی خوب و گاهی بدند
گریه و شادی تو همند
لذت زندگی , همین
اینجور
دارند تموم می شند
چه اومدن , چه رفتنی
حیف که دارند حروم می شند.

از سینه’ دقیقه ها
قلبی پر از خستگی هاست
از خاطرات اون روزا
زندگی ام , خاطره هاست
از , بند بند شعر من
نوشته ها تازه می شند
چه اومدن , چه رفتنی
حیف که دارند حروم می شند.

کاش
یکی پیدا بشه
خوبیها را یادم بده
تو قلب صاف و ساده ام
زندگی ها به من بگه
تو دفتر پاکی دیگه
اون بدیها پاره می شند
چه اومدن , چه رفتنی
حیف که دارند حروم می شند.

***
(نوپا)

ملینا چهارشنبه 14 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 02:16 ب.ظ http://bafootbalistha.persianblog.com

درود بر خانم مخالف...خوبی...خیلی ممنون که سر زدی ..خیلی باحال مینویسی...ما خانوادگی میشینیم میخندیم...بازم ممنون بای

دروغ گو پنج‌شنبه 15 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 08:49 ب.ظ http://www.az-dorogh-badam-miad.blogfa.com

سلام.هرچی درباره ی احمدی نژاد بنویسی راست گفتی.
ازش متنفرم.
حالا متوجه میشم که چرا به من سر نمی زنی.
تو با این افکار و طرز نوشتنت به چیزهایی فکر میکنی که نوشته های من شاید برات جذابیتی نداشته باشه.
به هر حال من توی این مدت سربازی بودم ولی وقتی مرخصی اومدم به یادت بودم ولی تو......
بگذریم.....
شاد باشی.

همایون شنبه 17 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 01:22 ق.ظ http://taab.persianblog.com

این هم میشه!

دکتر هوهولوهو شنبه 17 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 01:27 ق.ظ http://dr-huhuluhu.persianblog.com

شما چشم ندارین ببینین عکس رییس جمهورمون زیاد فروش میره!!! ای شاه زاده خانوم سلطنت طلب
در ضمن ،منظورتان فیلمهای مارمولک و گودزیلاست؟

فریدون زاکانی شنبه 17 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 07:27 ق.ظ http://glimche.persianblog.com

سلام خانوم شازده! دست شما درد نکنه. رئیس جمهور هم قصار میگه؟! یعنی جملات قصار ما مثل حرف های رئیس جمهوره؟ داشتیم؟!! اما نتیجه آخر خیلی توپ بود..

داداش سنجد شنبه 17 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 09:53 ب.ظ

سلام شازده خانوم خواهر عزیزم
موی سپیدو توی آینه دیدم آهی بلند از ته دل کشیدم
تا زیرِ لب شکوه رو کردم آغاز عقل هی ام زد که خودت رو نباز
عشق باید پادرمیونی کنه تا آدم احساس جوونی کنه
رفته بودم مثل یک کبوتر باز کنم تو آسمون بال و پر
دیدم که شوقی ندارم به پرواز عقل هی ام زد که خودت رو نباز
عشق باید پادرمیونی کنه تا آدم احساس جوونی کنه
رفتم که با شادی ها سازش کنم گل های گلدونو نوازش کنم
از دل بی حوصله غمگین شدم تشنه ی دلداری و تسکین شدم
تا زیر لب شکوه رو کردم آغاز عقل هی ام زد که خودت رو نباز
عشق باید پادرمیونی کنه تا آدم احساس جوونی کنه
موی سپیدو توی آینه دیدم آهی بلند از ته دل کشیدم
تا زیرِ لب شکوه رو کردم آغاز عقل هی ام زد که خودت رو نباز
عشق باید پادرمیونی کنه تا آدم احساس جوونی کنه
موفق باشی خواهر خوبم . درود و بدرود.

فرزاد یکشنبه 18 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 04:47 ق.ظ http://www.farzad2003.blogfa.com

سلام...
بسیار عالی....

ببر وحشی یکشنبه 18 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 12:31 ب.ظ

لا اقل دیگه اینقد ادعای جوونی نکن . مبارک باشه.
ناراحت نباش اخلاق بدت هم نتیجه همین موی سفیده .

فرزاد دوشنبه 19 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 04:11 ق.ظ http://www.farzad2003.blogfa.com

سلام دوست عزیز.ممنون که سر زدی.نوشته هاتون حرف نداره.طنز سیاه یا سپید نمی دونم چی اسمشو
بذارم.به هر حال شازده خانوم قلم زنبوری کارش درسته
دستت درد نکنه خیلی نیش دار نوشتی.حال کردیم.
دفه اول که اتفاقی اومدم توی کندوی تلخ وشیرینت یه
نظر کوچولو دادم.ممنون که زحمت کشیدی و نظر دادی
من گاهی وقتا درد دلامو به صورت ترانه شعر و دکلمه
توی وبلاگم میزارم.البته اگه بشه اسم این کارا رو شعر گذاشت.بازم سر بزن...فرزاد بهاروند احمدی
بدرود

فریدون زاکانی دوشنبه 19 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 07:38 ق.ظ http://glimche.persianblog.com

سلام! بیا خواهر خانم پیش ما. کارت دارم.

مجتبی دوشنبه 19 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 05:16 ب.ظ http://mehraboni13.blogsky.com

قشنگ می نویسی
وقت کردی یه سر هم به ما بزن

ترانه آزادی دوشنبه 19 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 08:13 ب.ظ http://www.taraneyeazadi.blogsky.com

چطوری شازده؟ چند وقته نمی بینمت....؟رو به راهی؟
می خواستم راجع به پست موی سفیدت نظر بدم که دیدم کامنتو بستی.......

کرگدنه... دوشنبه 19 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 10:53 ب.ظ http://kargadanefahim.blogsky.com/

بابا کم پیدا!!
خسته نباش!!
راستی چرا نمیای ؟
من آپم...

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد